سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راز گل شب بو


ساعت 8:10 عصر سه شنبه 86/12/7

حکایت نامهربانیت را

به دست نقالان خواهم سپرد

چون صیادی بد اقبال به خانه باز خواهم گشت

یاد م نرفته خواهش خاموشت

با چشمهای خسته ز تنهایی

دیشب خیال روی تو با من گفت

این روزها دوباره تو میایی

هنگام رفتن است

چشمانم را بستم و برگشتم

باور نمی کنم

هرگز...آری هرگز

دیشب تمام ستاره های پشت پنجره را

با دست خاموش کردم

وقتی شنیدم ماه را به اتاقت برده ای...

نیست در دنیا ز من بیچاره تر...نیست قلبی از دلم صدپاره تر

می دانم شبی باز خواهی گشت

و تمام کوچه های قلبم را

لبریز از عطر آمدنت خواهی کرد


¤ نویسنده: رامین

رازدلهای شما ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
بیوگرافی خودم
 RSS 

:: بازدید امروز ::
3
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
5607

:: درباره من ::

راز گل شب بو


:: لینک به وبلاگ ::

راز گل شب بو

:: آرشیو ::

زمستان 1386

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

یاسمین یاسمین by م. مودب پور / M. Mo'addabpoor

My review



View all my reviews.